‌عمده بحث‌ها درباره ملی شدن نفت سیاسی و ایدئولوژیک بوده است

گزارش نشست «سال بلوا: تحلیلی از رویدادهای ۳۰ تیر ۱۳۳۱ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲»

صادق زیبا کلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: نه قبل و نه بعد از انقلاب کمتر تلاشی غیر سیاسی و غیر ایدئولوژیک پیرامون بررسی واقعی رویداد تاریخی ملی شدن نفت و سرانجام تلخ آن در قالب کودتای ۲۸ مرداد صورت گرفته است....

سه‌شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۶
نشست «سال بلوا: تحلیلی از رویدادهای ۳۰ تیر ۱۳۳۱ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲» با سخنرانی دکتر صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران دوشنبه دوم مردادماه در باشگاه اندیشه برگزار شد.

دکتر زیباکلام در ابتدای نشست با اشاره به اسناد منتشر شده توسط وزارت خارجه آمریکا درباره کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شمسی در ایران گفت: در این اسناد درباره ارتباط مرحوم آیت­الله کاشانی با کودتاگران آورده است و در ایران دو دسته واکنش‌هایی نشان‌ دادند. عده­ای گفتند این اسناد دروغ، جعلی و ساختگی است و می­خواهند آیت‌الله کاشانی را تخریب کنند. عده­ای دیگر هم از این اسناد به نفع دیدگاه خودشان بهره بردند. برای من هم در خصوص مساله ملی شدن نفت وقایع بعد از آن و اختلاف‌‌هایی که با آیت­الله کاشانی به وجود آمده است، پرسش‌هایی ایجاد شده است.
این استاد علوم سیاسی اظهار کرد: کسانی که این اسناد را بررسی کردند معتقدند مطالب جدیدی در این اسناد نیامده و همان مطالبی است که از قبل نیز روشن بود. به عنوان مثال همین نکته‌ای که پیرامون آیت‌الله کاشانی و دیگر رهبران کودتا گفته شده به هیچ روی نکته­ جدیدی نیست. اختلاف‌ آیت‌الله کاشانی با دکتر محمد مصدق آن‌قدر عمیق شده بود‌ که آیت‌الله کاشانی هیچ مخالفتی با برکناری مصدق نداشت چه رسد به این‌که بخواهد مقابل کودتا ایستادگی کند. او از کودتا و هر مکانیزم دیگری برای برکناری محمد مصدق از قدرت کاملاً استقبال می‌کرد. چند روز بعد از کودتا در مصاحبه با مطبوعات هم محمد مصدق را به واسطه نپذیرفتن حکم برکناری‌اش از نخست­وزیری از سوی شاه و سایر اقدام‌هایش خائن خواند و مستحق مجازات اعدام دانست. بنابراین وقتی امروز اسنادی منتشر می­شود اصلا نباید تعجب کرد.

وی در خصوص نقش انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها در کودتای ‌بیست و هشت مرداد هم گفت: در مورد نقش محوری آمریکا و انگلستان در طرح‌ریزی کودتا تردیدی وجود ندارد، درباره کنار آمدن آیت­الله کاشانی و شمار دیگری از یاران سابق دکتر مصدق با کودتا هم نباید شک کرد؛ اشکال اساسی در جای دیگری است این‌که قبل و بعد از انقلاب اسلامی همواره نسبت به کودتای ‌بیست و هشت مرداد برخورد سیاسی به معنای ایدئولوژیک صورت گرفته است.
زیباکلام در ادامه افزود: قبل از انقلاب، بیست و هشت مرداد یک روز حماسی و ملی و تعطیل رسمی بود و همواره هم شماری از زندانیان به تقاضای مسئولان و موافقت شاه مورد عفو قرار می‌گرفتند در خیابان­های شهرهای بزرگ شیرینی و شربت و جشن و سرور عمومی برپا می­شد. بعد از انقلاب اسلامی درست برعکس آن صورت گرفت ‌بیست و هشت مرداد به واقعه‌ای سیاه تبدیل شد. لکه‌ای سیاه در تاریخ مبارزات ضد استعماری و آزادی‌خواهانه ملت بزرگ ایران و از سوی دیگر این روز نماد و شاهد زنده‌ای شد تا بر حقانیت ایدئولوژی آمریکاستیزی دامن زده شود و حجتی بر اثبات خوی تجاوزگری غرب تبدیل شد. گفتمان دیگری که بعد از انقلاب به راه افتاد تقدیس و بزرگداشت مرحوم آیت­الله کاشانی به عنوان قهرمان اصلی ملی کردن نفت و مبارزه با استعمار انگلستان و در مقابل سکوت توام با نارضایتی و انتقاد از عملکرد دکتر محمد مصدق بود. نه قبل و نه بعد از انقلاب کمتر تلاشی غیر سیاسی و غیر ایدئولوژیک پیرامون بررسی واقعی رویداد تاریخی ملی شدن نفت و سرانجام تلخ آن در قالب کودتای بیست و شهت مرداد صورت گرفته است. قبل از انقلاب در این مورد رویکردی آکادمیک وجود نداشت و همه آن تبلیغات سیاسی بود بعد از انقلاب هم تجزیه و تحلیل آکادمیک از منظر سیاسی وجود ندارد که واقعاً چه اتفاقی افتاده است؟

این استاد دانشگاه تهران با اشاره به سهم شرکت نفت انگلیس از نفت ایران گفت: این شرکت سهم بیشتری از فروش نفت را برای خود برمی‌داشت و احساس اجحاف ناروایی که در حق ایرانیان توسط انگلستان در خصوص نفت صورت می‌گرفت در دهه بیست خورشیدی هم فضای سیاسی کشور باز شده بود و هم جریان‌های سیاسی جدیدی ظهور کرده بودند به تدریج به یک خاص و اراده ملی تبدیل شد و در این دهه اصطلاحی در سپهر سیاسی ایران تحت عنوان «استیفاء حقوق ملت ایران» (گرفتن حقوق ملت ایران) جا افتاد‌ و مقصود هم از آن افزایش سهم ایران از درآمدهای نفتی کشور بود. پاسخ انگلستان به احساس نارضایتی و اعتراض به ناعادلانه بودن سهم ایران از نفت آن بود که میان دولت ایران و شرکت نفت یک قرارداد رسمی منعقد شده و شرکت نفت سهم ایران را حسب آن قرارداد پرداخته است بنابراین آنچه ایرانیان مطالبه می‌کنند بیرون از چارچوب قرارداد است. ایرانیان هم پاسخ می­دادند آن قرارداد یک طرفه و در نتیجه اعمال قدرت انگلستان در ۱۳۱۲ خورشیدی با حکومت رضاشاه منعقد شده و چندان اعتباری ندارد. در این دهه مقام‌ها و مسئولان ارشد کشور مورد مواخذه قرار می‌گرفتند که برای استیفای حقوق نفت گامی برنداشته­اید و یا وعده‌هایی‌شان را عملی نکرده­اند در چنین فضایی دکتر محمد مصدق به همراه اقلیتی از نمایندگان مجلس شانزدهم در اواخر سال ۱۳۲۹ موفق شدند قانون ملی شدن نفت را به تصویب برسانند و بعد از آن دکتر مصدق نخست‌وزیر شد.
وی در ادامه به شرایط سخت نخست­وزیری محمد مصدق اشاره کرد و گفت: محمد مصدق با انگلستان به تنهایی مواجهه نبود و جبهه­­ گسترده­ای از مخالف‌های داخلی هم در مقابل او صف­آرایی کرد. حزب توده نیز یکی از این مخالف‌ها بود و ملی شدن صنعت نفت را به عنوان یک توطئه می‌دانست و می­خواهد پای آمریکا را به نفت ایران باز کند.

زیباکلام اظهار کرد: آمریکایی­ها در ابتدای کار با دولت محمد مصدق و با موضع ایرانی­ها در مساله نفت همراهی داشتند و معتقد بودند سهم ایران، از نفتش بسیار ناچیز است و در ابتدا سعی می­کردند؛ بحران صنعت نفت با مصالحه و توافق حل شود. سه عامل باعث شد آمریکا نگاه مثبت به‌محمد مصدق را به تدریج از دست بدهد. یکی انتخابات آمریکا در سال ۱۳۳۱ ‌خورشیدی باعث پیروزی جمهوری‌خواهان و روی کار آمدن دولت ژنرال آیزنهاور شد. دوم تلاش‌های زیادی برای یافتن یک راه‌حل صورت گرفته بود عملاً راه به جایی نرسید. سوم هم مساله قدرت گرفتن حزب توده بود. آمریکایی­ها به این نتیجه رسیدند تداوم نخست وزیری مصدق باعث روی کار آمدن حزب توده می‌شود. بنابراین از نیمه دوم سال ۱۳۳۱ آمریکا هم به صف مخالف‌های‌محمد مصدق پیوست در کنار شاه، انگلستان، اشرف پهلوی، فداییان اسلام، آیت­الله کاشانی، مظفر بقایی و چند نفر دیگر قرار گرفت و هر کدام از این‌ها هم در مباحثی با یکدیگر اختلاف داشتند. به این ترتیب حلقه مخالف‌ها بسیار نیرومند شدو کودتا علیه دولت محمد مصدق رقم خورد.
منبع: ایبنا
نظر شما