تاریخ زبان از پایین

تاریخ اجتماعی زبان مردم عادی

دکتر عیسی عبدی
شناخت پیشگامان نظری تاریخِ مردم که با طرح پارادایم از پایین زمینه را برای طرح تاریخ زبان از پایین در دوران بعدی فراهم آوردند اهمیت بسزایی دارد. پیشقراول این عرصه جدید تامپسون بود که با طرح مفهوم «از پایین» در چارچوب گفتمان مارکسیسم راه تاریخ اجتماعی مردم عادی و فرودستان را در کتاب « تکوین طبقه کارگر انگلستان» گشود و صدای آنان را آنگونه که شرایط زیستی خود تجربه می کردند معنادار نمود و به آن هویت بخشید ....

پنجشنبه ۲ تیر ۱۴۰۱
زبان تاریخ نگاری همواره از یک خلا به نام «زبان مردم عادی» رنج برده است. زیرا این زبان حامل یک حافظه فرهنگی ، اجتماعی و آیینی است. این زبان در هر جامعه متعلق به اکثریتی است که با وجود سیاست های هویتی و زبانی و سیطره نخبگان در حیات روزمره هرگز از حرکت بازنایستاده و همچون رودخانه ای به حرکت خود ادامه داده و به صورت بین نسلی انتقال یافته است. انچه که به صورت شفاهی و آیینی تجلی گاه گذشته در حال است.


با این رویکرد، شناخت پیشگامان نظری تاریخِ مردم که با طرح پارادایم از پایین زمینه را برای طرح تاریخ زبان از پایین در دوران بعدی فراهم آوردند اهمیت بسزایی دارد. پیشقراول این عرصه جدید تامپسون بود که با طرح مفهوم «از پایین» در چارچوب گفتمان مارکسیسم راه تاریخ اجتماعی مردم عادی و فرودستان را در کتاب « تکوین طبقه کارگر انگلستان» گشود و صدای آنان را آنگونه که شرایط زیستی خود تجربه می کردند معنادار نمود و به آن هویت بخشید .


اما همانطور که اشاره شد گام بلند او در عرصه تاریخنگاری هنگامی می تواند در افقی گسترده تر فراخوانده شود و پشتوانه روش شناختی مورخان اجتماعی و فرهنگی قرار گیرد که در تعامل با «تاریخ زبان از پایین» مورد خوانش و تامل بیشتر قرار گیرد.


درست است که از نظر تامپسون طبقه پایین و فرودست از طریق معنا دادن به کنش های خود در برابر طبقات مسلط سربر می آورد اما در واقع این کنش جمعی در قالب متونی که این طبقه بر جای می گذارد یا در زندگی عادی بی واسطه می گوید بیشتر شناخته می شود . راهی که تامپسون گشود با نظریه ادبی و دیدگاه های منتقدان پسااستعماری از جمله پیشگامان مطالعات فرودستان با محوریت «گووا» و «اسپیواک» تداوم یافت.


وقتی اسپیواک مفهوم فرودستی را به گفتمان بسط می دهد منطورش این است که هرکس یا گروه در هر سطح از مناسبات اجتماعی که صدایش شنیده نشود فرودست است .
لذا گفتار در میدان منازعه زبانی برای هویت بخشی به گروه های فروتر اهمیت روز افزونی پیدا کرده است ‌ این اهمیت را می توان در تاریخ فرهنگی نوین یافت که بر اساس آن گفتمان، زبان ، هویت و ...جای طبقه اقتصادی و مفاهیم ماتریالیستی تولید اقتصادی در مفهوم مارکسیستی را می گیرد. فرودستان دیگر کارگرانی نیستند که برای سیطره بر صاحبان ابزار و شیوه های تولید به منازعه بپردازند بلکه انان از طریق معنا دادن به کنش های جمعی و گفتمانی خود به هژمونی دست می یابند یا به ابراز هویت خویش مبادرت می ورزند .


در این افق جدید تحت تاثیر آموزه های جدید زبان شناختی جوامع از نظر زبانی یکدست نیستند و گفتار آنها در گفتمان های نخبگان و مسلط پنهان یا به حاشیه رفته و در بهترین شکل ممکن میانجی گری می شود .
بنا به رهیافت «تاریخ زبان از پایین» در طول تاریخ، زبان مسلط معمولا در قالب متون انحصاری ؛ شاهکارهای ادبی یا متون مشروع بر مبنای قدرت، تجلی یافته و به نسل های بعدی انعکاس یافته است. این‌میراث زبانی تا قرون جدید کماکان به قوت خود باقی بود به همین دلیل تاریخ زبان همواره مبتنی بر تاریخ ادبیات کلاسیک یا ادبیات رسمی نگاشته می شده است. متون شاعران و نویسندگان برجسته و شاهکارهای ادبی سرمشق تاریخ نگاری زبان قرار می گرفته است.


این روند در قرن نوزدهم و بیستم کماکان در شکل جدیدی تداوم یافت. تاریخ زبان در خدمت ملی گرایی به همان راهی رفت که حاکمان و نخبگان فرهنگی پیشتر، در پیش گرفته بودند.‌ تاریخ زبان در شکل نوین در جهت استاندارد کردن یا تدوین زبان معیار به راه افتاد و زبان گروه های مسلط که از خود متون رسمی و ادبیات شاهکار یا نمادین بر جای گذاشته بودند مبنای اندیشیدن قرار گرفت.
لذا در چنین وضعی زبان شفاهی مردم عادی و روزمره به حاشیه رفت و در مقابل؛ زبان نوشتاری و نخبگانی به کرسی نشست. این رویه اگرچه گامی ناگزیر و مهم برای گذار از هرج و مرج به نظم دولت و ملت به شمار می رفت اما به قیمت اغفال زبان مردم عادی و از میدان به در کردن بسیاری از زبان -فرهنگ های دیگر انجامید. حتی نقشی که این زبان-فرهنگ ها در شکل گیری و تکامل زبان رسمی ایفا کردند مورد غفلت قرار گرفت.


با این رویکرد ، تاریخ زبان از پایین در واقع نه از ادبیات رسمی کلاسیک و نخبگانی بلکه از زبان روزمره و زبان خود مردم آغاز می شود. گفتار روزمره مردمی که در آن سوی گفتارهای رسمی پنهان است و صدای آنها درون سنت شفاهی یا گویش های نامدون و حاشیه الکن مانده یا با میانجی گری نخبگان در سطوح مختلف مخدوش شده است.
این چرخش یا اگر به احتیاط بگوییم «پارادایم» یادآور و تداعی کننده همان چرخش پارادایمی از تاریخ نخبگانی به تاریخ مردم عادی است.
نظر شما