میرزاکوچک جنگلی و انقلاب روسیه

تحلیلی بر چرایی نزدیکی میرزا کوچک خان جنگلی به روسیه

مجید علیپور، سردبیر مورخان
با پیروزی انقلاب کمونیستی به رهبری لنین در روسیه، میرزا به سبب دلبستگی های پیشین به انقلابیون قفقازی، به این گمان که دولت جدید روسیه از جنس همان انقلابیون عدالت خواه است و تفاوت ماهوی با زمامداران پیشین روسیه دارد ، دست دوستی دراز شده از سوی ماموران آن کشور را فشرد در حالی که نمی دانست ، همزمان سیاستمداران در مسکو با دشمنان اصلی او یعنی دولت انگلستان طرح دوستی و معامله می ریزند. ...

سه‌شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۶
نهضت جنگل تداوم راستین نهضتی بود که مجاهدان آرمانخواهش، بسیار زود متوجه استحاله انقلاب خود شدند و مشاهده کردند چگونه تمام تلاشها و جانبازیهایشان برای تغییر شرایط تاریخی کشور و فراهم کردن فرصت های عادلانه برای همه ایرانیان جهت برخورداری از مواهب زندگی فردی و اجتماعی، جز به تغییر چند نام و عنوان نیانجامیده و به هیچ رو نتوانسته است در ماهیت نظام سیاسی و اجتماعی کشور تغییری به وجود آورد .
علت یابی این انحراف، آنها را به نفوذ و دخالت بی حد دولتهای استعمارگر روسیه و انگلستان در امور کشور رساند و گمان کردند، تا کشور به استقلال کامل نرسد ، همه تلاشهای آینده هم نتیجه ای جز به دور خود چرخیدن عاید ایرانیان نخواهد کرد. نهضت جنگل با چنین تحلیلی بنیان گذارده شد و مبارزان جنگلی به رهبری میرزاکوچک خان می پنداشتند با توجه به بن بست رسیدن مبارزات قانونی و پارلمانی در ایران، چاره ای جز بازگشت به سنتِ مجاهدین و در پیش گرفتن دوباره مبارزه مسلحانه نیست، به ویژه آنکه پیش از این (در جریان مقاومت تبریز و بعدها فتح تهران) طعم شیرین پیروزی را به نیروی مجاهدت و اسلحه چشیده بودند.
با وجود آنکه مبارزه با دخالت روس و انگلیس در امور داخلی کشور از اصول مبارزه و جنبش به رهبری میرزا بود؛ اما وقوع انقلاب کمونیستی ۱۹۱۷ روسیه و تغییر سیاستهای این کشور، نگاهها به روسیة جدید را تغییر داد و میرزا به تعریف جدیدی از دوست و دشمن رسید. اما متاسفانه خوش بینی و بی اطلاعی او از بده بستانهای پشت پرده و ماهیت رقابتهای قدرت های بزرگ، باعث شکست او و ناکامی جنبش جنگل شد.
نهضت جنگل پس از ناامیدی دسته ای از مجاهدین آرمانخواه از فعالیت های مسالمت آمیز و پارلمانی به وجود آمد. میرزا کوچک خان جنگلی ، طلبه ای که برای تغییرات اساسی در کشور ، لباس رزم پوشیده بود و در انقلاب ، شرکتی جانبازانه داشت ؛ با رسیدن به چنان تحلیلی ، به گیلان بازگشت تا محور حرکت دسته ای از استقلال طلبان و آزادیخواهان گیلانی شده ، آنجا را به پایگاهی برای برپاخیزی سراسری علیه سلطه کامل روسیه و انگلیس بر کشور و زمام داران وابسته و مرعوب آنها سازد.
نهضت موسوم به جنگل در اوایل جنبش صبغه ای مذهبی داشت و علیه روسها و عمال وطنی مبارزه می کرد. در دوره اول نهضت جنگل ، روابط جنگلی ها با روسها که برای بیش از یک قرن ، کابوس استقلال و تمامیت ارضی ایران بودند کاملا خصمانه و خشونت آمیز بود . روسها سعی تمام داشتند تا با روشهای خشن و نظامی، این منطقه را آرام و مطیع نگه دارند در حالی که جنبش جنگل این رویه و هدف بلند مدت آنها در ضمیمه کردن این منطقه به خاک روسیه را با چالش اساسی روبرو کرده بود.
با پیروزی انقلاب کمونیستی به رهبری لنین در روسیه، میرزا به سبب دلبستگی های پیشین به انقلابیون قفقازی، به این گمان که دولت جدید روسیه از جنس همان انقلابیون عدالت خواه است و تفاوت ماهوی با زمامداران پیشین روسیه دارد ، دست دوستی دراز شده از سوی ماموران آن کشور را فشرد در حالی که نمی دانست ، همزمان سیاستمداران در مسکو با دشمنان اصلی او یعنی دولت انگلستان طرح دوستی و معامله می ریزند. میرزاکوچک خان گرچه سعی کرد از دخالت روسها در امور داخلی گیلان و جنبش میهنی خود جلوگیری کند ، اما از آنجا که تعداد نسبتا زیادی از هواداران بلشویک ها ، در حیات مجدد جنبش جنگل، نقش اساسی ایفا کرده بودند و خواه ناخواه در عرصه گیلان آن عصر حضور پررنگی داشتند ، به ناچار با اعمال برخی سیاستها و رهنمودهای دولت انقلابی روسیه موافقت کرد.
با این همه دلدادگان به انقلاب روسیه ، میرزا را تنها به چشم یک محلل و کاتالیزور می نگریستند که پس از انجام نقش موقتی خود می بایست هرچه سریعتر از کارها کنار زده شود ؛ در سطحی کلان تر در پایتخت روسیه ، رهبران و سیاست مداران شوروی ، جنبش او را مانند سایر قیامهای "شرق" در حکم یک اهرم فشار بر دولت انگلستان در نظر گرفته بودند تا بتوانند با وارد آوردن فشار به آن دولت ، امتیازات اقتصادی و سیاسی مورد نظر خود را بگیرند.
میرزا نمی توانست این حجم از نیرنگ و نقشه های پیچیده (آنهم از سوی کسانی که داعیه عدالت طلبی و کمک به ملتهای زیر ستم داشتند) را تصور نماید؛ از این رو زمانی که مشکلات روسیه جدید و امپراتوری بریتانیا حل شد ، به آسانی قربانی معامله آن دو دولت استعمارگر و حکومت جدید ایران گردید.

منبع: اختصاصی مورخان
نظر شما